یکی از داستانهایی که در قرآن بارها تکرار شده ماجرای قوم بنیاسرائیل است. در کتاب الهی داستان شکلگیری بنیاسرائیل و اتفاقاتی که برای این قوم به وقوع پیوست و نحوه تعامل آنها با انبیای الهی بیان شده است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، نویسنده و پژوهشگر قرآنی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به توضیح درباره آینده بنیاسرائیل بر اساس آیات قرآن پرداخت که آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ پیشبینی قرآن از آینده بنیاسرائیل چیست؟
مسائل کوچک و بزرگی در قرآن مطرح شده است. از همین رو مسئله بنیاسرائیل که یک امت بزرگ است در قرآن به چندین وجه بیان شده و یکی از وجوهش این است که مقدرات اینها چیست؟ در سوره یوسف ماجرای شکلگیری امت بنیاسرائیل وجود دارد. در زمان حضرت یعقوب این امت در قالب دوازده سبط تشکیل شد. در سوره اسراء مقدرات بنیاسرائیل و پایان بنیاسرائیل بیان شده است. در این سوره میخوانیم: «وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا؛ در کتاب (تورات، یا در لوح محفوظ و کتاب تکوین الهی) خبر دادیم و چنین مقدر کردیم که شما بنیاسرائیل دو بار حتماً در زمین فساد و خونریزی میکنید و تسلط و سرکشی سخت ظالمانه مییابید». این آیه میفرماید شما دو بار در ارض یعنی سرزمین فلسطین فساد میکنید.
خیر، مقصود فلسطین است. البته هر دو صورت معنا شده، ولی ظاهراً مقصود از آن ارض موعود است. پس یکی از مقدرات بنیاسرائیل این بود که دو بار در فلسطین فساد میکنند. خداوند ماجرای فساد اول را اینطور بیان میکند: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا؛ پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان سخت جنگجو و نیرومند خود را (چون بختالنصر) بر شما برانگیزیم تا آنجا که در درون خانههای شما نیز جستجو کنند. و این وعده (انتقام خدا) حتمی است».
در تاریخ آمده است که بعد از حضرت سلیمان دچار فساد شدند؛ از جمله سرزمین خود را تجزیه کردند و شریعت حضرت موسی را کنار گذاشتند و در اورشلیم به تقلید از کشورهای بیگانگان بتهایی برای خود قرار دادند. در واقع نگاه آنها به بیگانگان بود و خود را مقلد آنها قرار دادند و قبله آمالشان تمدن بابل و مصر و آشور بود و شریعت موسی را کنار گذاشتند و به پرستش بت بعل پرداختند. خداوند میفرماید: «أَتَدعُونَ بَعلا وَتَذَرُونَ أَحسَنَ ٱلخَلِقِينَ». در آن دوره نوزده پادشاه در این قوم بر سر کار آمد که هرکدام از قبلی بدتر بودند و هرکدام شریعت را نقض کردند و پیامبران را به قتل رساندند.
بله، در این تاریکستان انبیا میآمدند. این فساد ادامه پیدا کرد تا به فرموده قرآن؛ «بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ». به گواهی تاریخ شخصی به نام بختالنصر، که پادشاه قدرتمندی بود، ابتدا با بنیاسرائیل سازش کرد و پیمان بست و آنها را یاری داد، ولی بنیاسرائیل خیانت کردند و با حاکم مصر درصدد فتح بابل برآمدند. لذا بختالنصر انتقام گرفت و تمام شهر و دیار آنها را ویران کرد و آنها را پراکنده ساخت. تعدادی را به عنوان کارگر به بابل برد و آنها هفتاد سال در آنجا ماندند و در بابل پیامبرانی برای آنها مبعوث شد.
بنیاسرائیل در بابل تائب شدند و دوباره به شریعت موسی برگشتند و دوباره دلشکسته و ضعیف و زندانی بودند که خداوند دولت و شوکت آنها را به آنها بازگرداند؛ «ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا؛ سپس پیروزی بر آنان را به شما باز میگردانیم و شما را به وسیله اموال و فرزندان تقویت میکنیم، و نفرات [رزمی] شما را بیشتر میگردانیم». کورش به بابل حمله و یهودیان را آزاد کرد و اموالشان را به آنها بازگرداند و معبد آنها را بازسازی کرد. در واقع ایران بر آنها منت نهاد و آنها را از ذلت و خفت نجات داد و دوباره در اورشلیم حکومت یافتند.
دوباره بنیاسرائیل یاد ظلم و ستم گذشته افتادند و عصیان کردند و به کشتار پیامبران و تکذیب آنها پرداختند. این فساد دوم آنها بود؛ یعنی وقتی دوباره حکومت دستشان افتاد آن را در راه باطل مصرف کردند. در آن دوره امپراتوری روم از بنیاسرائیل حمایت میکرد، ولی در اثر خیانتورزی آنها این حامی تبدیل به حرامی شد. در این نوبت دوم تیتوس پسر امپراتور روم به دستور پدرش ماموریت یافت اسرائیل را فتح کند و او هم اورشلیم را نابود ساخت. این ماجرا در سال 70 میلادی رخ داد و نتیجه آن لعنت حضرت عیسی بود؛ قرآن میفرماید: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ».
از سال 70 میلادی بنیاسرائیل در سرزمین غربت پراکنده بودند و بدبختی و قتل عام گریبانگیر آنها شد. هر اتفاق شومی که در شهرهای مختلف میافتاد مردم به آنها نسبت میدادند و آنها را به قتل میرساندند. اوضاع به همین منوال بود تا در سال 1948 که رژیم اسرائیل تأسیس شد. قرآن میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا؛ و چون تهديد آخر فرا رسد [بيايند] تا شما را اندوهگين كنند و در معبد[تان] چنانكه بار اول داخل شدند [به زور] درآيند و بر هر چه دست يافتند يكسره [آن را] نابود كنند». بر اساس این آیه تشکیل دولت اسرائیل بر اساس تقدیر الهی بود تا آخرین انتقام از آنها گرفته شود. ظاهراً این دولت جعلی را آمریکا و انگلستان بر سر کار آورد، ولی دست تقدیر الهی آنها را به قدرت رساند. این سیاست پروردگار است که گاهی افراد را بالا میبرد تا آنها را به زمین بزند. در مورد بنیاسرائیل هم همین اتفاق افتاد.
در ادامه قرآن میفرماید: «عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا؛ اميد است كه پروردگارتان شما را رحمت كند و[لى] اگر [به گناه] بازگرديد [ما نيز به كيفر شما] بازمىگرديم و دوزخ را براى كافران زندان قرار داديم». میفرماید که اگر شما دومرتبه به فساد و گناه بازگردید، ما هم برمیگردیم؛ یعنی دوباره انتقام میگیریم.
ایکنا ـ قرآن میفرماید؛ «وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا.» این سخن مربوط به بعد از ظهور امام زمان(عج) است یا قبل از آن؟
میتواند مقدمه باشد. در روایتی از امام حسن عسکری(ع) آمده است: «إِنْ عُدْتُمْ بِالسُّفْیَانِیِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ» اگر با سفیانی بازگردید، ما با حضرت مهدی(عج) برمیگردیم. بنیاسرائیل برگشتند و تشکیل دولت دادند که این امر مقدمهای صدساله دارد. مقدمه به سرعت شکل نمیگیرد. جمهوری اسلامی مقدمات زیادی را طی کرد تا به نتیجه برسد.
ایکنا ـ یعنی فرایند آن آغاز شده است؟
بله، این فرآیند آغاز شده است. اگر رضاخان و محمدرضا نیامده بودند انقلاب اسلامی هم نمیآمد. یک ظلم و فسادی انجام میشود مردم بیدار میشوند. مردم باید شناخت پیدا کنند. الآن امت اسلامی در مورد آمریکا و اسرائیل شناخت ندارند، باید این جنایات انجام شود تا مردم آگاهی پیدا کنند. اگر این اسرائیل نبود مردم آگاه نمیشدند. این فرمولی برای قیام مردم مسلمان است که دارد به وقوع میپیوندد.
ایکنا ـ قرآن میفرماید؛ «عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ».
بله، یک وقت چیزی را نمیخواهیم ولی خیر است. قرآن میفرماید ما شیاطین را میفرستیم مقابل پیامبر(ص) بایستند خیال نکنید ضرر دارند، بلکه خیر است. اگر ابولهب جلوی پیامبر(ص) نبود، اسلام گسترش پیدا نمیکرد. این درگیریها توبه امت اسلامی است، چراکه این بدبختی را برای خودشان خریدند و کشورهای اسلامی را تسلیم بیگانگان کردند و خودشان هم باید آن را پس بگیرند و اسرائیل را از بین ببرند. در روایت آمده است که دجال و سفیانی در بیتالمقدس کشته میشود؛ در واقع حکومت سفیانیان جهان در اسرائیل است.
سفیانی و دجال یک جریان است. متأسفانه ما روایات را بد فهمیدیم. معقول است که امام زمان(عج) ظهور کند که یک نفر را بکشد؟ روایتی میفرماید برای هر نبی و وصی سفیانی هست، سفیانی پیامبر(ص) ابوسفیان بود، سفیانی حضرت علی(ع) معاویه بود، سفیانی امام حسین(ع) یزید بود. بنابراین سفیانی همان حکومت طاغوت است، دجال رژیم صهیونیستی است. در روایتی آمده است: «الدجال هم الیهود».
ایکنا ـ این بیان شما درباره سفیانی و دجال قابل قبولتر از این است که تصور کنیم یک شخص به نام سفیانی و دجال خروج میکند. بین بنیاسرائیل و یهودیان تفاوت قائلید؟
بله، تا زمان حضرت داوود و سلیمان بنیاسرائیل بودند. حضرت سلیمان بسیار مقتدر بود. لذا برخی افراد ایشان را به استبداد و تکبر متهم کردند، ولی جرئت بروز آن را نداشتند تا اینکه با تلاش آنها ده سبط بنیاسرائیل از حکومت سلیمان جدا شد. در واقع آنان هواداران فرعون مصر بودند و پس از درگذشت سلیمان، با حمایت دولت مصر، حکومت اسرائیل را تشکیل دادند و آن را از حکومت سلیمان جدا کردند و فقط دو فرقه یهودا و بنیامین وجود داشت. در واقع یهودی نام دولتی است که در برابر اسرائیل ایجاد شد و به آنها یهودیه میگفتند.
انتهای پیام