به گزارش ایکنا، نشست «فلسطین؛ ریشهها و پیامدها» به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، عصر روز گذشته، سهشنبه ۲۵ مهرماه، در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این نشست، حسین جابری انصاری، کارشناس مسائل خاورمیانه، علی ربیعی، عضو اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران، حسین علایی، کارشناس مسائل استراتژیک، حسین سلیمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو انجمن علوم سیاسی ایران، هادی خانیکی، عضو انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و محمدعلی مهتدی، عضو انجمن مطالعات صلح ایران، از ابعاد مختلف به بررسی مسئله فلسطین و تحولات اخیر در غزه پرداختند.
محمدعلی مهتدی، عضو انجمن مطالعات صلح ایران، با بیان اینکه امروز ارائه یک روایت صحیح از تحولات فلسطین کار بسیار سختی است، گفت: فلسطین در سال 1948 اشغال و کشوری به نام اسرائیل ایجاد شد و چندین میلیون فلسطینی آواره شدند و سازمان ملل دو قطعنامه برای تشکیل دولت فلسطین و بازگشت آوارگان صادر کرد اما هیچ یک از این دو اجرایی نشد.
وی افزود: اسرائیل دو بخش نوار غزه و کرانه باختری را اشغال نکرد. کرانه باختری تخت اشراف اردن و نوار غزه نیز تحت اشراف مصر قرار گرفت اما در جنگ 1967 ارتش اسرائیل کرانه باختری، بلندیهای جولان، صحرای سنا و نوار غزه را اشغال کرد. پس از آن قطعنامه 242 شورای امنیت و سپس قطعنامه 338 و قطعنامه های دیگری از سوی شورای امنیت و مجمع عمومی صادر و اعلام شد که این منطقه «اشغالی» است.
مهتدی اظهار کرد: نیروی اشغالگر طبق قوانین بینالمللی در منطقه اشغالی حق هیچگونه تغییراتی را ندارد اما اسرائیل سعی کرد ساکنان این مناطق را کوچ دهد و این طرح آریل شارون بود که میگفت دولت فلسطینی نداریم و ساکنان کرانه باختری باید به اردن و ساکنان نوار غزه به صحرای سینا بروند و الان هم مدتی است شاهد اجرای این طرح هستیم و در روزهای اخیر هم به مصریها فشار میاورند که گذرگاه رفح را باز کرده تا ساکنان غزه در صحرای سینا ساکن شوند که مصر تاکنون موافقت نکرده است.
وی با اشاره به محاصره 16 ساله نوار غزه از سوی اسرائیل از زمین، دریا و هوا گفت: رفتار الان اسرائیل با نوار غزه نیز برای اولین بار نیست و پنجمین بار است که اینگونه جنایت میکند. در زمانی که نوار غزه هیچ امکانی برای دفاع از خود نداشت، رژیم صهیونیستی با بمبهای فسفری این منطقه را بمباران و مساجد و بیمارستانها را منفجر کرد. حتی انبارهای سازمان ملل متحد که مسئول کمکرسانی به آوارگان است را بمباران کرد تا حتی مواد غذایی به فلسطینیها نرسد. لذا در تمام این 16 سال امکان و اجازه ورود غذا، دارو و حتی سیمان برای ساخت ساختمانهای ویران شده وجود نداشته است.
مهتدی بیان کرد: اکنون اما نوار غزه در موقعیتی قرار گرفت که توانست از خود دفاع کند و با عملیات 15 مهر همه تحلیلگران معتقدند منطقه بعد از 15 مهر متفاوت از قبل از 15 مهر است و تمام معادلات منطقه به هم ریخته است.
عضو انجمن مطالعات صلح ایران بیان کرد: اولین مؤلفه در موفقیت این عملیات، غافلگیری اسرائیل بود که یکسال چنین عملیاتی برنامهریزی شده بود و اسرائیلیها با وجود صدها جاسوس، دوربین و ماهواره در برابر عملیات حماس غافلگیر شدند و این غافلگیری برای اسرائیل بسیار سخت بود و ضربه بزرگی به دستگاه امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی وارد کرد.
وی اظهار کرد: عملیات طوفان الاقصی اثبات کرد که قدرت دفاع حماس بسیار افزایش یافته است. حماس با کمک سردار شهید سلیمانی و شهید مغنیه یک شهر در زیر زمین به وسعت 350 کیلومتر ساختند و همین امر نشان از آن دارد که حماس به قدرت دفاعی چشمگیری دست یافته است.
مهتدی با اشاره به هک گنبد آهنین از سوی حماس گفت: این اتفاق به شکلی بود که در ساعات اولیه گنبد آهنین از رده خارج شد و قادر به ردگیری و خنثیسازی موشکهای حماس نبود این باعث رسیدن موشکها به تل آویو و شهرکهای صهیونیستنشین در اطراف غزه و ورود رزمندگان مقاومت به این شهرکها شد که بیش از هزار اسرائیلی را به اسارت گرفتند که در میان این اسرا، فرماندهان بزرگ نظامی اسرائیل وجود دارند.
عضو انجمن مطالعات صلح ایران با اشاره به تداوم مقاومت با گذشت حدود ده روز از عملیات طوفان الاقصی گفت: الان دو سوال مطرح است؛ آیا این عملیات پایان مییابد و مذاکره انجام میشود یا اینکه گروههای دیگر در منطقه وارد عملیات میشوند و این جنگ به یک جنگ ویرانگر منطقه ی تبدیل می شود؟ هر دو سناریو دارای دلایلی در تأیید یا رد آن هستند.
مهتدی با بیان اینکه اکنون اسرائیل قدرت بازدارندگی خود را از دست داده، گفت: دستگاه اطلاعاتی اسرائیل شکست خورده و ارتش اسرائیل عقیده خود را از دست داده و قادر به تصمیمگیری نیست و نیروهای سنتکام و افسران آمریکایی در حال مدیریت جنگ هستند. است.
وی با اشاره به تداوم جنایات ضد بشری اسرائیل در نوار غزه گفت: این مسئله بر روی افکار عمومی در غرب نیز تأثیر گذاشته و شاهد تظاهرات ضد اسرائیلی گسترده در شهرهای بزرگ اروپایی هستیم. حال حاضر معادلات منطقه به طور کلی تغییر کرده و تصور بر این است که آمریکاییها به دنبال ایجاد تفاهم هستند اما این مذاکرات سختی است و هر طرف به دنبال گرفتن امتیازات بیشتر است و مقاومت هم با توانی که دارد از قدرت مذاکرات مناسبی برخوردار است.
مهتدی در ادامه به تشریح دومین سناریو پرداخت و گفت: اگر اسرائیل این کشتار را ادامه دهد، حزبالله از شمال و انصارلله نیز از جنوب با حمله مومشکی به بندر ایلات وارد عمل میشوند. تجربه ثابت کرده اگر حزبالله وارد عمل شود اسرائیل نمیتواند در مقابل عملیات نظامی حزب الله مقاومت کند. الان اسرائیل، اسرائیل قبلی نیست و ضعیف شده اما مقاومت علیرغم شهدای زیاد قویتر شده است.
پس از آن حسین سلیمی، استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی، با موضوع «مسئله فلسطین؛ نمادی از تحول نظام بینالملل» به سخنرانی پرداخت و گفت: هر وقت حوادث جدی و تأثیرگذار در جهان به وجود آمده باید به عمق پرداخت. فلسطین منطقهای بین مدیترانه و رود اردن بوده و منطقه وسیعتری از منطقه فعلی در تاریخ است.
وی افزود: پرسش اصلی این است که در جهانی که بیشتر مناطق به سمت تعمیق صلح پیش میروند چرا در این منطقه جنگ دائما بیشتر و عمیقتر میشود؟ آیا این جنگ دائمی است یا یک فضای موقتی برای انتقال به یک فضای دیگر است.
سلیمی اظهار کرد: مسئله فلسطین در قرن 20 تحت تأثیر تحولات بنیادین نظام بینالملل بوده است و با تحول در نظام بینالملل نحوه فهم و شیوه طرح آن به طور بنیادین دگرگون شده است. در واقع مسئله فلسطین یک مسئله تاریخی است و با تحول تاریخ، بنیادهای آن دگرگون میشود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: دولتهای دستساخته که محصول تحول نظام بینالملل و نه تحول طبیعی داخلی هستند امکان ریشهگیری و تداوم ندارند. دولتهای دستساخته مانند اسرائیل به طور بنیادین بحرانزا هستند و نمیتوانند ساختار طبیعی جمعیتشناختی و بوم شناختی پیدا کنند اما این دولت به شدت مصنوعی تبدیل به ستون استراتژیک قدرت اصلی نظام نوظهور بینالملل شد.
وی یادآور شد: تحول در نظام بینالملل به تغییر بازیگران اصلی و تحول در الگوی روابط منطقهای و به تبع آن تحول جایگاه فلسطین در نظام بینالملل انجامید. در واقع تغییر موازنه پس از جنگ جهانی اول طراحیهای دیگری را برا فلسطین شکل داد.
سلیمی با بیان اینکه بعد از اتمام دوره قیمومیت انگلیس بر فلسطین، نظام دو قطبی شکل میگیرد، گفت: آمریکا بازیگر اصلی منطقه خاورمیانه میشود و متحد استراتژیکی به نام اسرائیل انتخاب میکند و بعد از حمایت شوروی از کشورهای عربی، درگیریهای اعراب و اسرائیل تبدیل به نماد درگیری در سیستم بینالمللی نظام دو قطبی میشود.
وی تصریح کرد: در حقیقت تولد اسرائیل و ریشه گرفتن آن، مخلوق پیدایش نظام چند قطبی است و این باعث شده مسئله اسرائیل تا به امروز به شکل فعلی ریشهدار باشد.
استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: تحول بعدی در نظام بین الملل در سال ۱۹۷۳ رخ داد که اهمیت مسائل استراتژیک کاهش پیدا کرد و قدرتها به هم نزدیک شدند. در این دوره مسائلی مانند جنگ ویتنام پایان مییابد و مسئله اقتصادی اهمیت پیدا میکند. در این مرحله فرایند صلح اعراب و اسرائیل، منطبق با تحولات نظم بینالمللی آغاز میشود.
وی افزود: در پایان قرن بیستم، بنیاد مسئله فلسطین تغییر میکند. در این دوره در فرآیند جهانی شدن قرار داریم و آمریکا رقیب جدی ندارد. به همین خاطر از نظر برخی تحلیلگراناهمیت استراتژیک اسرائیل بعد از جنگ سرد کم میشود و اولین اختلاف نظرهای اسرائیل و آمریکا در این دوره آغاز میشود. لذا دوباره تحول در نظام بین الملل باعث تحول در مسئله فلسطین میشود.
سلیمی با اشاره رخ دادن پدیده جهانی شدن در این دوره گفت: جهانی شدن به معنای رها شدن پدیدههای اجتماعی از قید جغرافیا است. لذا اعتراضات بنیادین به اسرائیل از قید جغرافیا رها شدند و این اعتراضات پیوندهای فراسرزمینی پیدا کردند و از درون آن گروههایی چون حماس و جهاد اسلامی متولد شد. بنابراین شاهد تغییر صحنه بازی در فلسطین و تولد انتفاضه هستیم.
وی با تأکید بر ضرورت نادیده نگرفتن اهمیت انتفاضه و مقاومت گفت: در شرایط دگرگوني ساختار و سیستم بین المللی، مقاومت و انتفاضه مهم ترین ابزار برای مذاکره است. در شرایط جدید جهانی منافع اقتصادی بازیگران، منافع امنیتی را هم تغییر داد. امنیت آمریکا، ایران و عربستان مهم شده و ما نمیتوانیم امنیت کشورهای مختلف را از هم جدا کنیم اما این امنیت به هم پیوسته وابسته به نگرش جهانی است.
سلیمی در پایان اظهار کرد: اگر عملیات نظامی و مذاکره سیاسی رخ میدهد، باید در شبکه آگاهیهای جهانی اثرگذار باشد. در شرایط تعمیق شدن، قضاوت عمومی درباره فلسطین مهم است و این بر تحقق توافقهای پایدار اثر میگذارد. امروز هیچ مسئلهای در جهان، نه فقط فلسطین، با چکش نظامی به تنهایی حل نمی شود. جنگ فلسطین و اسرائیل نیز در نهایت یک جنگ نظامی نیست بلکه جنگ روایتهاست. لذا مهمتر از اینکه در میدان چه اتفاقی میافتد این است که چه روایتی در نظام جهانی جدید ساخته میشود و این روایت جدید آینده فلسطین را میسازد.
انتهای پیام