در چند روز اخیر دانشجویان دانشگاههای آمریکا و چند کشور اروپایی در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه به پا خاستهاند و با برپایی تجمعات و کمپینهای گسترده، اعتراض خود را به تداوم جنایات اسرائیل در غزه نشان داده و خواستار واکنش فوری و مؤثر در توقف این جنایات شدند.
علی انتظاری، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، به بیان نکاتی درباره اعتراض اخیر دانشجویان دانشگاههای آمریکا در حمایت از توقف جنگ پرداخت و درباره وظیفه دانشجویان ایرانی نیز به مواردی اشاره کرده است.
متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ تحلیل شما از اتفاقات اخیر در دانشگاههای آمریکا چیست و دلیل اعتراض دانشجویان آمریکایی علیرغم حاکمیت رسانهای غرب را چه میدانید؟
نظام اجتماعی آمریکا، بسیار متفاوت از نظام اجتماعی ماست و مدیریت رسانه در آنجا فراگیر است و یک گنبد آهنین در نظام رسانهای آنها وجود دارد و بر همه چیز مسلط هستند بنابراین هیچ شبههای در آمریکا به وجود نمیآید مگر اینکه پاسخی برای آن داشته باشند چراکه آنقدر فیلم و سریال در مورد آن میسازند تا مخاطبان را قانع کنند یا به خاطر تسلط رسانهای از بسیاری از اتفاقات جلوگیری میکنند لذا اتفاق رخ داده بسیار مهم است.
چنین اتفاقی در دانشگاههای آمریکا در این شرایط بسیار مهم است. در زمانی که جنبش 99 درصدی رخ داد، اعلام کردم که نظام رسانهای آمریکا تَرَک برداشته است چراکه نظام سیاسی آمریکا، به مردم خود احساس آزادی میدهد اما در عرصه عمل نشان داده که دیکتاتوری است و در واقع یک دیکتاتوری صهیونیستی از دهههای 50 و 60 در آمریکا و مخصوصا در هالیوود حکمرانی میکند و هنرپیشههایی که در تضاد با این رویه بودهاند از هالیوود کنار گذاشته شدهاند. این اتفاقات و شکست آمریکا در کنترل افکار عمومی از اتفاقاتی که در اسرائیل و غزه رخ داد هم مهمتر است.
همچنین، در کشور خودمان آدمهای مرفه معمولا وارد دانشگاه نمیشوند و وارد بیزینس میشوند اما در دانشگاههای آمریکا مخصوصا هاروارد، استنفورد، کلمبیا، برکلی، ام آی تی و ... افرادی وارد میشوند که از قشر بالای جامعه هستند چون کارمندان معمولی نمیتوانند فرزندان خود را به این دانشگاهها بفرستند لذا این دانشجویان از اقشار برگزیده اقتصادی جامعه آمریکا هستند که دست به تظاهرات میزنند و نظام آمریکا علیرغم اینکه شعار آزادی بیان و آزادی سیاسی میدهد چون ماجرا از دست آن خارج شده دیگر توان کنترل ندارد و دست به سرکوب میزند. با این تظاهرات مشخص شد شعارهای آمریکا در مورد آزادی، جنبه شعاری داشته است و وقتی منافع آنها به خطر بیفتد به شدت با آزادی بیان مقابله میکنند و در کنار رژیم کودککش صهیونیستی قرار میگیرند.
در سال 1976 هم یک جنبش دانشجویی در دانشگاه استفورد یا برکلی شروع شد که مرتبط با جنگ ویتنام بود اما توانستند آن را مدیریت و کنترل کنند ولی آمریکا در آن موقع هنوز قدرت رسانهای برای مدیریت این موارد پیدا نکرده بود اما امروزه افکار عمومی و شبکههای اجتماعی را کاملا تحت کنترل دارد و میتواند به گونهای عمل کند که افراد چه چیزی را بفهمند و چه چیزی را نفهمند. با این اوصاف و با وجود اینهمه ابزار کنترل و مدیریت افکار عمومی و حتی استفاده از هوش مصنوعی در کنترل رویدادها، اما این اتفاقات در حال رخ دادن است و این شکستی بزرگ برای آنهاست همانند شکستی که گنبد آهنین از حملات موشکی ایران خورد.
ایکنا ـ این اتفاقاتی که در دانشگاههای آمریکا رخ میدهد چه تأثیری بر جنگ غزه و نگرش دیگر دانشجویان جهان میگذارد؟
این اعتراضات در رسانهها انعکاس پیدا میکند و قطعاً بر جنگ غزه تأثیر میگذارد. البته صهیونیستها دائماً تلاش میکنند افکار عمومی را فریب دهند اما وقتی نتوانند چنین کاری کنند و افکار عمومی را از دست بدهند بنابراین مجبورند کوتاه بیایند لذا در ماجرای غزه، بایدن دیگر نمیتواند به صورت علنی از اسرائیل حمایت کند هرچند حمایتهای مالی و تسلیحاتی همچنان ادامه دارد. اگر سناتورهای آمریکایی مصوباتی در حمایت از نسلکشی در غزه داشته باشند قطعاً بعدها با بحرانهای سیاسی مواجه شده و ممکن است مردم به آنها رای ندهند مگر اینکه ریسک آن را بپذیرند.
امروزه نه فقط در آمریکا بلکه در بسیاری از کشورهای اروپایی، عنان قدرت در اختیار یا تحت کنترل صهیونیستهاست که اجازه نمیدهند رهبران این کشورها مستقلانه تصمیم بگیرند. لذا اگر این رهبران نسبت به نسلکشی در غزه دست از حمایت برندارند پیشبینی میشود که آینده این کشورها با بحرانهای بسیار جدی مواجه شود و رژیم صهیونیستی، آنها را نیز در منجلابی که خودش گرفتار آن شده گرفتار کند.
ایکنا ـ به نظر شما دانشجویان ایرانی چه وظایفی را در قبال جنگ غزه بر عهده دارند؟
دانشجویان ایرانی قاعدتاً باید در ابتدا نسبت به این موضوعات آگاه باشند و توهماتی که تاکنون نسبت به غرب داشتهایم را بازنگری کنیم و بدانیم جنایاتی که در غزه انجام میشود با حمایت فنی غرب در حال انجام است. این همان نظامی است که برای ما تئوریسازی و گفتمانسازی میکند لذا اگر دانشجوی ما هوشمند باشد ربط این جنایات با اقدامات غربیها را پیدا میکند و نمیتواند بگوید ما همه تئوریهای غربیها را میپذیریم اما با نسلکشی اسرائیل مخالفیم. اخیرا هم مشاهده کردید که آقای یورگن هابرماس گفت اگر اسرائیل بخواهد حماس را نابود کند اشکالی ندارد که دهها هزار نفر از مردم غزه هم کشته شوند. این هابرماس همان کسی است که ما کتابهای وی را مطالعه و از خوراک علمی آن استفاده میکنیم.
اگر نگاه انتقادی نداشته باشیم، آلوده نگاه غربی و تمدن آن میشویم. البته معتقد نیستم همه چیز غربیها را باید رد کنیم بلکه باید سره را از ناسره جدا کنیم و نگاهی انتقادی به تمدن خشن غرب و محصولات آن از جمله نظری و تکنولوژیک داشته باشیم چون همین نظریات هستند که انواع حمایتها را از رژیم صهیونیستی داشتهاند. دانشجوی ما باید بیش از گذشته قدر ذخایر فرهنگی خودش را بداند چون ما در تمدن خودمان چنین رویکردهای خشن و بیرحمانهای نداشتهایم که یک دانشمند بگوید به خاطر کشتن هزار نیروی حماس که در حال جنگ برای سرزمین آباء و اجدادی خودش است میتوانید زن و بچهها را هم بکشید. البته چنین نگاههایی قبلا هم در میان تئوریهای غربیها وجود داشت اما امروز این دیدگاهها به خوبی هویدا شده است.
البته این مباحث مربوط به الان نیست و این اتفاقات که در فلسطین در حال رخ دادن است قبلا در خود آمریکا رخ داده است؛ مثلا از حدود صد میلیون سرخپوست فقط پنج میلیون نفر از آنها باقی مانده است چون انواع و اقسام بلاها را بر سر آنها آوردند و بسیاری از همانها که زنده ماندهاند دچار انواع بلایا شده و مثلاً الکلی شده یا دچار انواع فسادها شدهاند تا تباه شوند و از بین بروند. چنین کارهایی با سیاهپوستها هم شده است لذا این جنایات رژیم صهیونیستی، چیز جدیدی نیست. آمریکاییها حتی به حیواناتی همانند بوفالوها هم رحم نکردند و دهها میلیون بوفالو را فقط به خاطر پوست آنها کشتند. بنابراین بیرحمی و قساوت در ذات اینهاست اما فرهنگ ما صلحطلب و آرامشطلب است که برای انسان و حیوان ارزش قائل است. در حالیکه از زمان مشروطه نوعی شیفتگی نسبت به غرب پدید آمد. بنابراین دانشجوی فهمیده باید بداند چیزهایی که به وی نشان دادهاند توهمی بیش نبوده است لذا باید ذخایر فرهنگی خودمان را به خوبی بشناسد.
انتهای پیام